چگونه روش مدل مناسب پيش بيني را انتخاب کنیم؟
هر مديري در تصميم گیریهای خود به نحوي با پيش بيني سروکار دارد . برخي از اين پيش بینیها ساده و برخی ديگر از اين پيش بینیها پيچيده و مشكل میباشند . همچنين پيش بینیها میتوانند براي دوره هاي زماني كوتاه مدت يا بلند مدت انجام گيرند . البته هیچ گاه پيش بيني دقيقاً با واقعيت تطبيق نمیکند ، و بايد كوشيد خطاي پيش بيني به حداقل ممكن كاهش يابد . علماي مديريت در زمان حاضر فنون و تکنیکهای مختلفي را براي پیش بینی ابداع كرده و در اختيار مديران قرار دادهاند . هر يك از این فنون كاربرد خاص خود را دارند و با آگاهي از مجموعه آنها میتوان پيش بيني موفقتری را انجام داد . مديران بايد بكوشند تا مدلي را براي پيش بيني انتخاب كنند كه پاسخگوي نياز سازمان و متناسب با فعالیتهای آن باشد . در بسياري موارد ممكن است يك مدل ساده پيش بيني نتايج بهتري نسبت به يك مدل پيچيده ارائه كند .
به طور كلي براي انتخاب مدل مناسب پيش بيني توجه به موارد زير ضروري است :
1- محدوده زماني
مدت زماني را كه میخواهیم در آينده پيش بيني كنيم در انتخاب تكنيك بسيار حائز اهميت است . به طور كلي اگر بخواهيم مدت نسبتاً دوري را پيش بيني كنيم بهتر است از روشهای كيفي استفاده كنيم . بر عكس اگر بخواهيم پيش بيني ميان و يا كوتاه مدت بخواهيم از روشهای كيفي استفاده میکنیم . نكته ديگري كه در رابطه با تکنیکهای كمي بايد مورد توجه قرار بگيرد ، تعيين دوره زماني پيش بيني است زيرا تکنیکهایی كه براي پيش بيني تنها يك دوره به كار میروند با تکنیکهای خاص برآورد چند دوره متفاوت است .
2- آمار و ارقام داده شده
توجه به نوع آمار گذشته نيز نحوه بيش بيني فرق میکند . در بعضي مواقع آمار نشان دهنده روند به خصوصی است ، در بعضي مواقع آمار داراي نوسانات فصلي است و بالاخره بعضي مواقع ممكن است از يك سری نوسانات تصادفي و نامنظم تبعيت كند . چون تکنیکهای مختلف داراي قابلیتهای متفاوتي در رابطه با نوع آمار گذشته میباشند ، بايد حتیالمقدور سعي شود كه تكنيك مورد استفاده در رابطه با آمار داده شده باشد .
3- ارتباط اطلاعات با متغير مورد نظر
در بعضي مواقع آمار و اطلاعات در رابطه با متغير مورد نظر در دسترس نيست و بايد از اطلاعات مربوط به متغير ديگري كه در ارتباط با متغير مذكور میباشد استفاده كرد . مثلاً براي پيش بيني تعداد خودرو در سطح شهر میتوان از اطلاعات مربوط به ميزان مصرف لاستيك استفاده كرد . بدين ترتيب نوع و روش بيش بيني با توجه به ارتباط اطلاعات با متغير مورد نظر متفاوت خواهد بود .
4- هزينه
مدلهای مختلف پيش بيني چون داراي خصوصيات مختلفي میباشند هزينه هاي متفاوتي را ايجاد میکنند . بنابراین در انتخاب مدلهای پيش بيني بايد هزينه آنها را به عنوان يك عامل در نظر گرفت .
5- دقت
يكي از ضوابط اصلي انتخاب مدل ، دقت مدل پيش بيني است ، بعضي از مدلها بايد با دقت 90 درصد موقعيت را در آيند پيش بيني كنند و پارهاي از مدلها به مراتب داراي دقت بيشتري هستند . واضح است با توجه به انتظاري كه از دقت مدل داريم میتوانیم مدل مورد نظر را انتخاب كنيم .
6- سادگي
يكي ديگر از عوامل موثر در انتخاب مدل سادگي آن است . بعضي از مدلها اگر چه از دقت خيلي زيادي برخوردار هستند ولي به علت پيچيدگي ، قابل استفاده در كليه سطوح سازمانها نمیباشند . در انتخاب مدل بايد به ميزان سادگي و پیچیدگی آن توجه كرد .
2- انواع شيوه هاي پيش بيني
به طور كلي میتوان روشهای پيش بيني را به سه گروه مختلف تقسيم كرد : پيش بینیهای قضاوتي پيش بيني بر مبناي گذشته و پيش بيني علت و معلولی
2-1- پيش بيني قضاوتي
در مواقعی كه اطلاعات دقيق و کاملی در مورد مسئله وجود نداشته باشد از اين نوع پيش بيني استفاده میشود . در اين روش كوشش میشود نظرات ذهني به صورت پيش بینیهای كمي در آيد و قابل استفاده شود . استفاده از نظرات كارشناسان فن ، سازمانهایی كه در آینده نگري صاحب تجربهاند ، و ساير متخصصان میتوانند در انجام اين نوع پيش بینیها مفيد باشد . به هر حال در اين اتكاي ما بر قضاوت ذهني افراد و تعبير و تفسیر هاي آنا از اطلاعات براي پيش بيني آينده خواهد بود .
2-2- پيش بيني بر مبناي گذشته (سری زمانی)
در اين نوع پيش بيني آمار و ارقام و اطلاعات گذشته را اساس پيش بيني آينده قرار میدهیم . به عبارت ديگر فرض ما بر اين است كه در كوتاه مدت میتوان روند گذشته را به آينده تسري داد . از اين رو اين روش براي پيش بینیهای بلند مدت قابليت استفاده چنداني ندارد زيرا اگر چه اطلاعات گذشته اطلاعات گذشته راهنماي خوبي براي آينده است اما به علت تغييراتي كه در طول زمان رخ میدهد اين روش به طور دقيق نمیتواند آينده را آنچنان كه اتفاق خواهد افتاد پيش بيني كند . بنابراين در مواردي که دوره پيش بيني بلند مدت باشد نمیتوان از اين روش به طور موثر سود جست .
2-3- پيش بيني علت و معلولي
اگر اطلاعات كافي در مورد موضوع پيش بيني موجود و روابط بين متغیرها نيز مشخص باشد ، ما میتوانیم از اين روش استفاده كنيم . به عنوان مثال اگر بين فروش و متغير هاي ديگري مانند درآمد ملي ، قيمت كالا و درآمد خالص ، رابطه اي وجود داشته باشد میتوان با استفاده از روش كمترين مجذورات كه نوعي روش علت و معلولی است ، مدلي براي روابط مذكور تنظيم كرد و به پيش بيني پرداخت .